ث
روتمندان,چرا ثروتمندان محترمترند؟؟

ثروتمندان,چرا ثروتمندان محترمترند؟؟
با سلام خدمت دوستان عزیز.عبادت همه شما قبول درگاه حق
میدونم.میدونم جای این موضوعی که میخوام امروز در این تاپیک بدم,ربطی به این سایت نداره. و اینو هم میدونم که جواب خیلی از نظرات شما را هنوز ندادم.بخدا شرمنده ام. جواب همتونو خیلی زود میدم.(نظرتوو در باره این تصاویر بدین)
خدایا یک دقیقه سکوت میکنم به احترام کسانی که از درد
بی کسی مردند……….
**********************************************************
همه ی آدمها برابرند.
اما ثروتمندان محترم ترند.!!!!!!
راستی تو نمیدونی چرا؟؟؟؟
***********************************************************
و باز هم عشق مادر به فرزند
مادری که بخاطر فرزند بیمارش
موهایش را همیشه از ته میزند …
تا فرزندش احساس تنهائی نکنه
من ستایش میکنم این بانوی جوان را
و آرزوی سلامتی دارم برای
تمام چنین مادر و فرزندی
در هرجای دنیا .. .
*******************************************************
زیر آن خوابیدن و از آن عبور کردن
جمعی ناگهان از بالای آن میروند و
جمعی زیر آن از چشم ها پنهان می مانند
و شاید اصلا به حساب هم نیایند
**********************************************************
خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است.
از زندگی لذت ببرید حتی اگر چیز با ارزشی را از دست داده اید…
**********************************************************
عزیز دلم…
تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم باز…
نه زخمهای من خوب میشود نه زخمهای تو.
*********************************************************
آرام بنوش.. زیرا که ما مسلمانان جهان بیداریم و برای همدردی با تو روزه ایم.! نگو که روزه ی ما توفیری برای تو ندارد،نگو که روزه همه برایت قطره ای شیر نمیشود. نگو بجای روزه، قطره ای شیرت میدادیم.. نگو روزه ی ما تو را سننه! از ما شیر ونان نخواه.زیرا اینها هزینه داردو ما فقط توان همدردی ظاهری با تو را داریم نه مثقال ذرة خیرا”یره.. آنهم فقط در یک ماه وتا سور شام. ما فقط اهل تظاهر وشعاریم نه تعامل و عمل. و تو را هیچگاه بر سفره ی ما جای نخواهد بود. ولی احساس کن که از روزه های فله ای ما این پستان خشکیده ی مادر ودهان تشنه تو را شیری آید تا فردای بعد از فطر توانیم باز ستانیم…!!!
**********************************************************
نذرتان قبول!
که هم محلی هایتان
از زعفران برنج نذریتان تعریف میکنند
**********************************************************
تصور کنیم دست نداشتیم…
اون وقت آرزوهامون خیلی متفاوت بود.
ای کاش ما آدما قدر چیزهایی رو که داریم بدونیم
و همیشه غر نزنیم که چه چیزهایی رو نداریم…
شاید داشته های ما آرزوی دیگران باشن
*******************************************************
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه گرفتـن
هـمـه سالــه از پـی حـج، سفــر حجـاز کـردن
زمدینــه تا بـه کعبــه، سـر و پـا بـرهنــه رفتـن
دو لـب از بـرای لبیکــ بـه گفتــه بـاز کـردن
شب جمعـه هـا نخفتـن ، به خــدای راز گفتـن
ز وجــود بـی نیــازش، طلـب نیـــاز کــردن
به مساجـد و معابـد، همه اعتکاف کردن
ز ملاهـی و مناهی، همـه احتـراز کردن
به خدا قسم که کس را، ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی ، در بسته باز کردن…
*******************************************************
تو سرو سبزی و سرت تا ابد بالاست
نه موریانه و آتش حریف ریشه ی ماست
اگرچه زخم تبر نقش قامت ماست
خود این نشانه ی آزادگی و عزت ماست
***********************************************************
می گویند : شاد بنویس …
نوشته هایت درد دارند!
و من یاد ِ مردی می افتم ،
که با کمانچه اش ،
گوشه ی خیابان شاد میزد…
اما با چشمهای ِ خیس … !
**********************************************************
جامعه دو طبقه دارد:
۱: طبقه ای که می خورد و کار نمی کند
۲: طبقه ای که کار می کند و نمی خورد!
*********************************************************
گوسفندان را چوپانشان دارد می درد، به نام تو…!
آرام بخواب….!
گرگ برای خودش شرافتی دارد
حالا که انسان دردنده شده است….!
**********************************************************
اینجا انتهای زمین است…
درست لحظه ی مرگ انسانیت…
جایی که دست های مادران بوی خون می دهد!!!
بوی “جنایت”
و آبهای راکدش طعم کودکانی را می گیرد که بی نفس خفه می شوند در
خفقان این نکبت آباد!
معصومیت ها دریده می شوند…
و “آدم “ها…
همین ما آدم ها…
چه ساده می گذریم از کنار درد هایمان
“این درد های مشترک”
اینجا انتهای زمین است…
درست همین جایی که ما ایستاده ایم!!!!
*******************************************************
آنها فقط از «فهمیدن» تو میترسند.
از «تن» تو- هر چقدر هم که قوی باشد- ترسی ندارند.
از گاو که گندهتر نمیشوی، میدوشندت!
از خر که قویتر نمیشوی، بارت میکنند!
از اسب که دوندهتر نمیشوی، سوارت میشوند!،
اما آنها فقط از «فهمیدن» تو میترسند
*********************************************************
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم
که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی
یادت نمیرود باید عاشقی کنی
کاش من اینگونه عاشق بودم ….. ای کاش …
*********************************************************
شگفتا !
رد پای دزد دهکده ی ما بر روی برف
چقدر شبیه چکمه های کدخداست!!!
نظرات شما عزیزان:


.gif)

000000000 kheily gashang bud harfha va axhaye vellagetun enshalah be arezuhat beresi
.gif)
.gif)